دست زبانی که دروغ نمی گوید
حركات دستها، پس از چشم، دست ما در ايجاد ارتباط
نقش مهمى دارند. ارتباطى تنگاتنگ بين مغز و دست (انديشه و كردار) وجود دارد.
تحقيقات نشان مى دهد همه ما در هنگام حرف زدن از دستهايمان كمك مى گيريم و نمى
توان كسى را پيدا كرد كه بيش از ۱۵ ثانيه در حين صحبت كردن، به انگشتان و كف دست استراحت دهد.
و شايد جالب باشد
بدانيد كه روزگارى حكم مرگ يا زندگى گلادياتورها با پايين و بالا شدن انگشت شست
(بدون هيچ كلامى) صادر مى شد و يا در صنعت هوانوردى بالا بردن انگشت شست يعنى
اجازه پرواز و يا…
پس بد نيست كمى هم در
مورد دست ها و حركات آنها بدانيم:
ü اگر شخصى در حين صحبت با شما انگشت شست را در ميان ساير انگشتان
پنهان كرد، از موضوعى نگران است يا در واقع سعى دارد خود را پنهان كند.
ü ديدن دست باز شخصى كه صحبت مى كند، ۲ برابر حس اعتماد، دوستى و مهربانى و خيرخواهى
را در مقايسه با ديدن پشت دست ايجاد مى كند.
ü نشان دادن روى دست در حين صحبت، به معناى ترديد در صحبت و يا پنهان
كردن مطلبى است و معمولاً چنين شخصى، شريك تجارى خوبى نيست.
ü و كسى كه دست باز خود را به طرف جلو حركت مى دهد و سخن مى گويد، مى
خواهد خود را از شر موضوعى خلاص كند:
در طى جنگ ويتنام
«نيكسون» در يك مصاحبه تلويزيونى سعى داشت جوانان مخالف را آرام كند و قولهاى
بزرگى مى داد. او درحالى كه مى گفت: «من به شما قول مى دهم خواسته هايتان را عملى
كنم» دائماً دستهايش را به طرف جلو فشار مى داد!!
ü فشار دادن كف دستها به هم و قفل كردن انگشتان روى هم يك نوع حالت
تدافعى است.
ü اما نگاه داشتن دستها روى هم به شكل هرم نشانه آمادگى براى موافقت
است.
ü ماليدن دستها به هم مى تواند معانى مختلفى داشته باشد، از جمله
آنكه با گوينده به اشتراك و اتفاق نظر رسيده ايم.
ü دهان: فشار دادن لبها به يكديگر به معناى عدم موافقت و نشانى از بى
علاقگى شخص به صحبت كردن است.
ü گاز گرفتن لبها: عدم اعتماد به نفس، دستپاچگى و خجالت.
تماس دست با ساير نقاط
بدن و يا اشياء:
ü دست به سينه بودن: احتياط، هوشيارى، نوعى حالت تدافعى و شايد هم
فرار از سرم.
ü چانه را روى كف دست گذاشتن: عدم قبول شخص مقابل.
ü به آرامى برداشتن عينك از چشم و با دقت پاك كردن آن: شخص مى خواهد
پيش از موافقت يا مخالفت با گوينده كمى فكر كند.
ü بازى كردن با برآمدگى بينى، توجه و فكر عميق.
ü لمس يا مالش بينى: نشانه اى از شك و در مجموع نوعى واكنش منفى.
ü ماليدن اطراف چشم: ارزيابى يك پاسخ.
ü جمع كردن شانه ها: فرو نشاندن يك خشم درونى.
ü با نوك انگشتان به جايى كوبيدن و صدا درآوردن: پريشانى، خستگى و
نوعى نگرانى.
ü ماليدن يقه لباس يا گردنبند و بازى كردن با آن: نوعى نا امنى.
ü ماليدن و لمس كردن پشت گردن: قرارگرفتن در شرايطى ناخوشايند.
ü نگاه داشتن سر با گرفتن بينى بين انگشت نشانه و شست: خستگى.
ü كشيدن نرمه گوش با انگشت شست و سبابه: ادامه تمركز بر روى مطلب
مورد نظر.
ü …
خلاصه اينكه معنى و
مفهوم و پيام حركات بدن، دنيايى است كه بهتر است كمى به آن دقيق تر باشيم و بدانيم
كه براى مثال لبخند زدن بسيار خوب است. اما «لبخندى بزرگ كه دهان را تا پهلوى صورت
باز مى كند و مدتى طول مى كشد تا عضلات چهره به حالت اوليه خود بازگردند و دهان
بسته شود، لبخندى غير واقعى و تصنعى معنا مى دهد!»
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه خود را بنویسید